سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اکبر اعلمی عنوان کرد:
نمایندگانی که برای «سهمیه پارتیبازی» ساکت شدهاند...
اکبر اعلمی، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان ادوار مجلس به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز در پاسخ به اینکه «چرا مجلس در مقابل مسائل مهمی چون انتصابات فامیلی مسئولان و وزرا سکوت کرده و واکنش مناسب نشان نمیدهد؟ دیدگاه شما درباره انتصابات فامیلی وزرا چیست؟» گفته است:
«یکی از دلایل آن میتواند این باشد که بسیاری از نمایندگان مجلس خود گرفتار همین مساله هستند و پارتیبازیها در اطراف آنها هم چرخ میخورد و برای این منظور در نزد خیلی از وزرا و مدیران دستگاه "سهمیه" دارند. در این صورت رطب خورده نمیتواند دیگری را از خوردن رطب منع کند. از طرفی متاسفانه تعداد بسیار معدودی از نمایندگان مجلس با مسائلی پیوند خوردهاند که سوال برانگیز است. حتی فایل صوتی یکی از آنها و اسناد تخلفات مالی دیگری در سطح وسیعی منتشر شد. آیا چنین نمایندهای میتواند در برابر عملکرد غیر قابل دفاع وزرا ایستادگی کند؟»[1]
*این، مردم و طیفهای سیاسی هستند که بایستی درباره اظهارات اعلمی و سطح فراگیری آن در مجلس دهم اظهار نظر کنند.
پر واضح آنکه مجلس دهم با اکثریت اصلاحطلب و با پروژه تبلیغاتی «تَکرار میکنم» محمد خاتمی، لیدر اصلاحطلبان بر روی کار آمده است و هماکنون نیز بنا بر قوانین عقلی و سیاسی، اصلاحطلبان و شخص خاتمی باید پاسخگوی عملکرد این مجلس و «فراکسیون امید» باشند. مجلس و فراکسیونی که آشکار چشم خود را به برخی فامیلبازیها و حتی توهین به مردم از سوی یک نماینده اصلاحطلب (درازهی) بستهاند.
جالب آنکه حسین مرعشی در روزهای اعلام پیروزی اصلاحطلبان در مجلس دهم، با اشاره به مردم شهرستانهای ایران که به تمام لیستهای اصلاحطلبان در شهرستانها رأی نداده بودند با کنایه «پیشرفتگی سیاسی مردم تهران» حرف زده بود.
اعلمی چندی قبل نیز در مصاحبه با یکی از خبرگزاریها ضمن انتقاد از طیف متبوع خود گفته بود:
«این روند از عوارض قبیلهگرایی و شخصیتمحوری در اردوگاه موسوم به اصلاحات بهجای مطالبهمحوری این جریان و نبود برنامه و شاخصها و مبانی فکری روشن و مشخص در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در میان آنهاست. به عبارت دیگر، گروهی خاص که متاسفانه رسانهها را بهصورت مافیایی و انحصاری در اختیار خود گرفتهاند، افکار قبیلهگرایانه و محفلی خود را بنام اصلاحات و اصلاحطلبی به مخاطبان خود القاء میکنند و پس از آنکه به قدرت رسیدند، توجیه کننده عملکرد کسانی که به برکت وجود آنها صاحب ثروت و قدرت شدهاند، میشوند.»[2]
***
محسن هاشمی: اصلاحطلبان در قدرت هستند و باید پاسخگو باشند
«محسن هاشمی»، فعال اصلاحطلب و رئیس شورای شهر تهران در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا در پاسخ به این پرسش که با فرا رسیدن موعد انتخابات، اصلاح طلبان با نقد اقدامات دولت در پی بازسازی اعتماد عمومی هستند، سهم این جریان سیاسی در وضعیت فعلی چقدر است؟ گفت:
به طور معمول دولتها در دوره دوم خود با چنین مشکلاتی مواجه می شوند چرا که جریان های سیاسی برای تداوم حضور، معمولا نمی خواهند که مسئولیت وضعیت موجود را بپذیرند و خود را منتقد نشان می دهند در حالی که در ایجاد این وضعیت ممکن است سهیم باشند.
او میافزاید:
نکته مهم برای اصلاح طلبان این است که شرایط خود را به عنوان یک جریان شریک در قدرت ، درک کنند و بپذیرند، اصلاح طلبان در 4 انتخابات اخیر یعنی از سال 1392 تاکنون پیروز شده اند و سهم قابل توجهی در قدرت دارند، در شرایط حضور در قدرت نمی شود مانند اپوزیسیون موضع گرفت و ایده الیستی برخورد کرد.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران همچنین تصریح میکند:
اینکه بسیاری از مدیران اجرایی کشور در حال حاضر گرایش اصلاح طلبی دارند، فراکسیون بزرگ امید در مجلس و مدیریت شهری بسیاری از کلانشهرها در اختیار اصلاحطلبان است نشان میدهد که آنها در قدرت شریک هستند و برای کسب مجدد اعتماد مردم باید پاسخگو باشند نه ژست اپوزیسیون بگیرند.[3]
*صحبتهای محسن هاشمی سلیسترین توضیح برای ساختار سیاسی فعلی در کشور است که البته بر زبان یک فعال مبرّز اصلاحطلب جاری شده است.
ساختاری که اصلاحطلبان بخش اعظم آن از معاون اولی دولت تا سطح وزرا و شهرداری و استانداران و اکثریت بالاتفاق سمتهای مدیریتی کشور را در ید قدرت خود گرفتهاند و در وضع موجود کشور نیز نقشی اساسی دارند اما کسانی از آنها با راهبری امثال «سعید حجاریان» قصد انکار این مسئله را دارند و مدعی هستند که نقشی در وضع موجود ندارند!
غیر از هاشمی، محمد عطریانفر، دیگر عضو حزب کارگزاران نیز مؤکداً از این میگوید که اصلاحطلبان بایستی سهم خود را وضع موجود بپذیرند.
او زمانی در همین رابطه گفته است: «ما نمیتوانیم اصلاحطلبان را در وضعیت فعلی کشور معاف بداریم. به قول آقای روحانی ما اصلاحطلبان نه تنها حامی دولت و شخص آقای روحانی بودهایم بلکه شریک ایشان هم بودهایم.»[4]
معالوصف اما لازم به توضیح است که بخشی از اصلاحطلبان ستادی علیرغم برخورداری از مزایای قدرت و حضور دوستانشان در مناصب بالای دولت روحانی اما به هیچ وجه منالوجوه نمیخواهند با کارنامه ضعیف آقای روحانی پا به انتخاباتهای 98 و 1400 بگذارند و برای همین منظور قصد کردهاند تا پروژه «عبور از روحانی» را به هر نحوی از انحاء عملی سازند.
چیزی که برخی محافل تحلیلی معتقدند شدنی نیست و ازدیاد عاشقانگی اصلاحطلبان با رئیسجمهور روحانی طی 6 سال گذشته؛ چپها را دچار یک همسرنوشتی غیر قابل انفکاک با روحانی کرده است.
***
عماد افروغ: دولتمردان، مدیریت و کفایت لازم را برای «کنترل قیمتها» ندارند
«عماد افروغ»، استاد جامعهشناس و از نمایندگان مجلس هفتم شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایسنا در اشاره به مشکلات اقتصادی کشور گفته است:
این روزها در هر محفلی که پا میگذاریم یک سوال بجایی مطرح میشود که اگر افزایش قیمت اجناس و کالاهای مختلف به دلیل افزایش ریالی دلار بوده است، پس چرا با کاهش معادل ریالی دلار قیمت اجناس پایین نمی آید؟ باید به این پرسش جواب قانع کننده ای داد.
به نظر من پاسخ این پرسش این است که مسئولان و دولتمردان، مدیریت و کفایت لازم را برای کنترل قیمتها ندارند. مردم ممکن است به این سوء مدیریتها اعتراض داشته باشند اما این اعتراضات هیچ ربطی به سیاستها و تحریم های آمریکا ندارد.
او در عین حال با اشاره به وجود برخی گلایهها در میان مردم تصریح میکند:
اما باز هم مردم نباید از مسئولیتها و تکالیف خود شانه خالی کرده و یادشان برود که آنها شهروند هستند، نوع دوستاند و وظایفی در قبال یکدیگر، کشور و نسلهای آتی دارند.
افروغ میافزاید: جامعه هم وظایف اخلاقی دارد و نباید خودخواهانه عمل کرده و به فکر منافع کوتاه مدت خود باشد و از مصالح ملی غافل شود.[5]
*صحبتهای قابل تأمل افروغ در حالیست که اصلاحطلبان بعنوان حامیان شماره یک دولت معتقدند روحانی فقط در عرصههایی موفق نبوده است که اختیاری نداشته![6]
اما این افراد جدای از نازل بودن سطح استدلال فوق، توضیح نمیدهند که مثلاً مسئله مهمی به نام «کنترل قیمتها» در اختیار چه کسی جز خودِ دولت است که آقایان هیچ کوشش و پیگیری خاصی برای آن انجام نمیدهند؟
بهانهجویی آشکار و بیفائدهای که تقریباً همه متفقالقول به این نتیجه رسیدهاند یک حرف کودکانه بیشتر نیست و این شخص دولت است که نظارتی بر قیمتهای برخی کالاهای مورد نیاز مردم ندارد.
صحبتهای دکتر افروغ درباره مسئولیت و تکلیف مردم در نحوه مواجهه با وضع موجود نیز از وجوه قابل تأمل صحبتهای اشاره شده است.
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/242605
3_ http://www.irna.ir/fa/News/83142716
4_ http://www.irna.ir/fa/News/83059335